بخشش، بخشیدن، گذشت. اینها واژههایی است که برای من بیمعناست و هر چه سعی میکنم نمیتوانم معنای آن را بفهمم و لمس کنم. نرگس میگه: "دیگران رو ببخش تا آروم بشی، تو که اینقدر مهربونی حتماً میتونی ببخشی و گذشت داشته باشی." ولی اصلاً و ابداً نمیتونم ببخشم چون توی زندگیم همه چیز یاد گرفتهام الا گذشت و بخشش رو. نه پدر و مادرم و نه معلمان و اساتیدم چیزی در مورد بخشش و گذشت به من نیاموختند برای همین احساس میکنم الان هم دیگه نمیتونم یاد بگیرم و مدام به خدا میگم:«خدایا خودت جوابشون رو بده، من نمیتونم ببخشم و گذشت داشته باشم. از من هم نخواه که ببخشم.» توی زندگیم جز «آه» کلمه دیگهای یاد نگرفتم و احساس میکنم بهترین کلمهای است که به من آرامش میده.
نه الهه جون.اینطوری نگو.اتفاقا تو آدم باگذشتی هستی و قلبت خیلی رئوف و مهربانه.
ضمنا من که تا به حال نشنیدم تو آه بکشی.تو همیشه قوی هستی و اطمینان دارم که میتونی با همهی سختیهای زندگی کنار بیای.
امیدوارم همیشه دلت شاد باشه و صدای خندههای قشنگت همیشه تو اتاق شنیده بشه.
مرسی عزیزم. ایشاا... تو هم همیشه شاد و لبت خندون باشه. ولی من همیشه وقتی کسی دور و برم باشه در درونم آه میکشم، اگر تنها باشم بلند آه میکشم. اییییییی.