دل شکسته

متفرقه

دل شکسته

متفرقه

حکایت بانک زمان




حکایت بانک زمان:

 

تصور کنید حساب بانکی دارید که در ان هر روز صبح 86400 تومان به حساب شما واریز

می گردد و شما فقط تا آخر شب فرصت دارید تا همه پول ها را خرج کنید چون آخر وقت

حساب شما خود به خود خالی می شود .

در این صورت شما چه خواهید کرد ؟

البته سعی می کنید تا آخرین ریال را خرج کنید!

هر یک از ما یک چنین حساب بانکی داریم ؛ حساب بانکی زمان!

هر روز صبح در بانک زمان شما 86400 ثانیه واریز و تا پایان شب به پایان می رسد .

هیچ برگشتی در کار نیست و هیچ مقداری از این زمان به فردا اضافه نمی شود.

ارزش یک سال را دانش آموزی که مردود شده ، می داند.

ارزش یک ماه را مادری که فرزند نارس به دنیا آورده ، می داند.

ارزش یک هفته را سردبیر یک هفته نامه می داند.

ارزش یک ساعت را عاشقی که انتظار معشوق را می کشد.

ارزش یک دقیقه را شخصی که از قطار جا مانده .

ارزش یک ثانیه را آن که از تصادفی مرگبار جان به در برده ، می داند.

باور کنید هر لحظه گنج بزرگی است !

گنجتان را آسان از دست ندهید!

 

به یاد داشته باشید: زمان به خاطر هیچ کس منتظر نمی ماند!

 

فراموش نکنید:

دیروز به تاریخ پیوست.

فردا معما است.

و امروز هدیه است
نظرات 1 + ارسال نظر
محبوب چهارشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:44 ب.ظ http://mahboobeabadi.blogsky

من جای همه‌ی این شخصیت هایی هستم که نوشتی: دانش‌آموز ، سردبیر ، .........
آخه اینقدر توی این مدت بلا سرم اومده که یک ثانیه ی بی‌دردسر واسم یه گنج بزرگه

بعضی آدما تا جوانند همش باید سختی بکشند ولی مهم اینه که تحمل سختی‌ها نتیجه خوبی داشته باشه بنابراین به قول قدیمی‌ها خدا کنه که آخر و عاقبتمون بخیر باشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد